2024-03-29T13:09:41Z
https://rahyaft.nrisp.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=437
رهیافت
1027-2690
1027-2690
1398
29
4
نظام دانشگاهی، چالش های بومی و جهانی، و تعامل با فضای اجتماعی
علی
پایا
دانشگاهها (در معنای عام این واژه) در زمره مهمترین نهادهای تأثیرگذار در ظهور و نیز شکل دادن به جهان مدرن به شمار میآیند. نهاد دانشگاه همچنین نقشی اساسی در پاسخگویی به چالشهای پایانناپذیری ایفا میکند که بیوقفه در جهان مدرن رخ مینمایند. شتاب ظهور این چالشها و تنوع آنها، در قیاس با آنچه در جهان پیشامدرن پدیدار میشد به مراتب فزونتر است. در مقاله حاضر پس از ارائه توضیح کوتاهی در خصوص شماری از مهمترین مدلهای دانشگاه و کارکردهای آن و اشاره به برخی از پراهمیتترین چالشهای بومی و جهانی و یادآوری نقش دانشگاه در مواجهه با آنها، به مقوله «فضای اجتماعی» و ممیزههای اصلی آن و ارتباط متقابل میان آن و نهاد دانشگاه پرداخته خواهد شد. نکته اصلی مورد تأکید مقاله آن است که هم نهاد دانشگاه و هم فضای اجتماعی، به منزله دو برساخته «حیثهای التفاتی جمعی» که بیوقفه دستخوش تطورند، بر یکدیگر و بر دیگر نهادهای موجود در جهان واقعیتهای اجتماعی، از جمله و در زمره مهمترین آنها، نهاد دولت و عرصه سیاست، سپهر فرهنگ و قلمرو اقتصاد، تأثیر میگذارند و از آنها تأثیر میپذیرند. برآیند این اثرات پرشمار، به فعالیت رسیدن ظرفیتهای فراخی است که در این برساختهها و آن نهادها مندرج است. پدیدار شدن این ظرفیتها از سویی با نیازهای کاربران این برساختهها و نهادها و از سوی دیگر با کارکردهای بالفعل و بالقوه آنها، مرتبط است. مسئلهای که مقاله میکوشد برای آن پاسخی ارائه دهد آن است که بر اساس کدام الگوها و آموزههای نظری، میتوان تعامل میان این برساختهها و نهادها را چنان سامان داد که به طور کلی ظرفیتهای مثبت آنها بروز کند و از تحقق ظرفیتهای منفی آنها، در حد امکان، جلوگیری به عمل آید.
دانشگاه
فضای اجتماعی
فناوری
چالشهای جهانی و بومی
نوآوری
قلمرو اقتصاد
سپهر فرهنگ و سیاست
2020
02
20
1
22
https://rahyaft.nrisp.ac.ir/article_13795_b2b86c99de958bc9a4b9b93b90ab4d5a.pdf
رهیافت
1027-2690
1027-2690
1398
29
4
آثار فعالیت دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی غیردولتی-غیرانتفاعی در ایران (ازمنظر مسئولان مراکز آموزش عالی غیر دولتی)
مجید
رضائیان
محمد
توکل
در این مقاله به تحلیل آثار فعالیت دانشگاهها و مؤسسههای آموزش عالی غیردولتی- غیرانتفاعی پرداخته شده است. جامعه آماری شامل 355 نفر از دستاندرکاران این مؤسسهها در سراسر کشور است که با استفاده از نمونهگیری طبقهای، 201 نفر از آنان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدهاند. گردآوری دادهها با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه انجام شده و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش کمی صورت گرفته است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که فعالیت این مراکز، آثار مختلفی را به همراه داشته است که از جمله میتوان به گسترش آموزش عالی، کاهش تصدیگری و هزینه دولت، کاستن از مهاجرتهای داخلی و خارجی برای تحصیل، کمک در برچیده شدن سد کنکور، بومیسازی آموزش عالی در استانها، ارتقای فرهنگ آموزش، ایجاد شغل و درآمد برای اعضای هیئت علمی، کارکنان و مدرسان حقالتدریس و ایجاد فرصتی برای بروز و ظهور اندیشهها و قابلیتها خارج از چارچوب دولتی اشاره کرد.
موزش عالی
دانشگاه
آموزش عالی خصوصی
زیرنظام غیرانتفاعی آموزش عالی
2020
02
20
23
40
https://rahyaft.nrisp.ac.ir/article_13796_b55ef72296517308f3e21326b280e6b5.pdf
رهیافت
1027-2690
1027-2690
1398
29
4
ارزشها و داوریها، در فضای گفتمانی نظریهپردازی در کرسیهای علوم انسانی
محمد
هاتفی
تا پیش از نیمه دوم قرن بیستم نظام ارزشگذاری، نظریه و فعالیتی علمی بر مبنای اصل تحقیقپذیری بود و نظریه با نشاندادن راه اثبات فرضیههایش گزارههای خود را معنادار میساخت و از آن پس، در تطوری (تکامل) تاریخی، ارزشداوری، مسئلهمحوری و داوری اجماعی به ترتیب در اعتباردهی به نظریات علمی شکل گرفتند. در این پژوهش، اجلاسیه نظریهپردازی که در چارچوب آییننامه هیئت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره برگزار شده است را با ابزار توصیفی- تحلیلی و از منظر تحلیل گفتمان بررسی کردیم. نتایج نشان میدهد که پژوهشگر، طرحنامه را در چارچوب نظام ارزیابی ارزشداوریمحور طراحی کرده است اما داوران با اتکا به نظام ارزیابی مسئلهمحور- اجماعی بر فقدان وقوع نوآوری و نظریه رأی دادهاند. رویکرد پژوهشگر به ارزش فعالیت علمی با نظام گفتمانی برنامهمحور و رویکرد داوران با نظام گفتمانی گفتوگویی تطبیق دارد. محور تنشی گفتمان نشان میدهد طراحی فعالیت پژوهشی در پارادایم مسئلهمحور، در فرایند ارزیابی اجماعی باعث همدلی میشود.
علوم انسانی
کرسی
نظریهپردازی
ارزیابی
گفتمان
2020
02
20
41
66
https://rahyaft.nrisp.ac.ir/article_13797_4b7a32b8d6bfeec907fd83394e819a85.pdf
رهیافت
1027-2690
1027-2690
1398
29
4
نگاهی به رویکردهای ایجاد دانشگاه ترازجهانی در ایران
محسن
نظرزاده زارع
دانشگاههای تراز جهانی، مؤسسههای دانشگاهیاند که به ایجاد و گسترش دانش در طیف وسیعی از رشتهها و زمینهها، ارائه آموزش عالی با کیفیت در تمام سطوح، پاسخگویی به تقاضاها و نیازهای ملی و کمک به افزایش منافع بینالمللی اختصاص یافتهاند. بنابراین، ارتقاء وضعیت دانشگاهها و همچنین ارتقاء جایگاه آنها به عنوان هدف اصلی اغلب دانشگاهها و مدیران دانشگاهی در راستای دستیابی به یک دانشگاه تراز جهانی در نظر گرفته شده است. بر این اساس، هدف اصلی مقاله حاضر بررسی رویکردهای ایجاد دانشگاه تراز جهانی در ایران بود. برای نیل به این مقصود، پژوهشگر از روش پژوهش اسنادی برای جمعآوری و بررسی اسناد و مدارک موجود در ارتباط با موضوع مورد بحث استفاده کرد. نتایج نشان داد که هر یک از کشورها با توجه به ویژگیهای خود اقدام به انتخاب یکی از رویکردهای اساسی دستیابی به دانشگاه تراز جهانی یعنی (ایجاد، ادغام و ارتقا) کردهاند. به نظر نگارنده پژوهش حاضر، با مقایسه بین رویکردهای دستیابی به دانشگاه تراز جهانی و با در نظر گرفتن کمبود منابع مالی در کشورمان و همچنین وجود چند دانشگاه با بستر بینالمللی در کشور، رویکرد ارتقای مؤسسههای آموزش عالی فعلی، رویکرد مناسبی در دستیابی به دانشگاه تراز جهانی در کشور ما محسوب میشود.
تراز جهانی
دانشگاه ترازجهانی
رویکردهای تراز جهانی
2020
02
20
53
66
https://rahyaft.nrisp.ac.ir/article_13798_fac253f6ff9dd438b492b4c6c0107dcd.pdf
رهیافت
1027-2690
1027-2690
1398
29
4
ارائه مدل منطقی ابزارهای سیاستی مالی و مالیاتی قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان
سپهر
قاضی نوری
مهدی
سجادی فر
زهرا
محمدهاشمی
ارزیابی میزان موفقیت سیاستها و دلایل موفقیت یا شکست آنها، بخش مهمی از فرایند سیاستگذاری است. به منظور ارزیابی اثر یک سیاست و برنامه، لازم است ابتدا منطق و اهداف آن مشخص شود تا مبنای تعیین معیارهای ارزیابی قرار گیرد. مدل منطقی با تبیین عناصر سیاست شامل؛ منابع، فعالیتها، خروجیها، دستاوردهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت و اثرات خارجی، میتواند به عنوان پایه و اساس گزارش عملکرد مورد انتظار برنامهها در نظر گرفته شود. در این مقاله ابتدا اهداف و منطق ابزارهای سیاستی مالی و مالیاتی بر مبنای مدل منطقی و از دید مبانی نظری مورد بررسی قرار میگیرد. سپس قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان به عنوان مطالعه موردی در نظر گرفته میشود و منطق و هدف ابزارهای سیاستی معافیت مالیاتی و تسهیلات مالی از طریق تحلیل محتوای مستندات مرتبط با این قانون و مصاحبه، بر مبنای مدل منطقی ارائه خواهد شد.
معافیت مالیاتی
تسهیلات مالی
مدل منطقی
اهداف سیاستی
ارزیابی
2020
02
20
67
84
https://rahyaft.nrisp.ac.ir/article_13799_1af624b25d5fe1e878ed8c74e4d8498b.pdf
رهیافت
1027-2690
1027-2690
1398
29
4
جغرافیای اقتصادی و اهمیت شبکههای محلی دانش در خوشههای صنعتی؛ مورد مطالعه خوشه نفت، گاز و پتروشیمی خوزستان
صفورا
اللهی
سعید
شوال پور
در سالهای اخیر توجه روزافزونی به نقش شبکههای دانش در رشد اقتصادی مناطق شده است. باور عمومی بر این است که رشد منطقهای تا حدود زیادی تابع ارزش خلق شده درون شبکههای محلی دانش توسط بازیگران متعدد (بنگاههای صنعتی، نهادهای دانشی و نهادهای دولتی) است. تعاملهای میان این بازیگران در شبکههای محلی اتفاق میافتند. هدف از این مقاله درک بهتر شبکههای محلی دانش به عنوان عامل مهم رشد منطقهای و بررسی نقش نهادهای دانشی منطقه در این شبکههاست. در این تحقیق، برای ارائه شواهد تجربی از ویژگیهای شبکههای محلی دانش و نقش دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و نهادهای حمایتی در آنها، از مطالعه موردی با رویکرد تحلیل شبکههای اجتماعی و نیز به منظور جمعآوری دادههای تجربی دست اول از روش پیمایش نوآوری و پیمایش شبکه استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشانگر ساختار متفاوت شبکههای رصد و پایش، جابهجایی نیروی کار و همکاری است. همچنین، نهادهای دانشی منطقه در هر یک از شبکههای دانشی خوشه صنعتی از جایگاه متفاوتی برخوردارند. از میان تعاملات بنگاهها با نهادهای دانشی بیشترین تعداد ارتباطات به تعامل با دانشگاههای منطقه تعلق دارد. همچنین، دانشگاههای محلی مهمترین منبع جذب نیروی کار تحصیلکرده در منطقه محسوب میشوند. اما میزان همکاریها میان بنگاههای صنعتی و نهادهای دانشی بسیار کمرنگ است. به طور کلی، بنگاههای دارای واحد رسمی تحقیق و توسعه در مقایسه با واحدهای فاقد واحد تحقیق و توسعه، در هر سه شبکه دانشی، حضور پررنگتری دارند.
جغرافیای اقتصادی
شبکه محلی دانش
خوشه نفت
گاز و پتروشیمی خوزستان
تحلیل شبکههای اجتماعی
2020
02
20
83
99
https://rahyaft.nrisp.ac.ir/article_13800_27731f933678267608485a26d8d457c2.pdf
رهیافت
1027-2690
1027-2690
1398
29
4
تحلیلی بر استراتژیهای سازمانهای پژوهش و فناوری در اتحادیه اروپا
نگار
ارمغان
نگین
فلاح حقیقی
سازمانهای پژوهش و فناوری با هدف تحقیق و توسعه و با رویکردهای مختلفی در کشورها ایجاد شدهاند و نقش حلقه واسط بین دانشگاه، صنعت و دولت را ایفا میکنند. سابقه این سازمانها به اوایل قرن بیستم بازمیگردد که به منظور حمایت از صنایع تشکیل شدهاند. امروزه سازمانهای پژوهش و فناوری هر کدام بسته به شرایط کشورشان و یا منطقه، مأموریتها و سیاستهای متفاوتی در تحقق اهداف خود به کار میگیرند. این مقاله تلاش دارد به بررسی و تحلیل سیاستهای سازمانهای پژوهش و فناوری در سایر کشورها و به ویژه در اتحادیه اروپا بپردازد. در این راستا، رویکردهای مختلف از منظر نوآوری، صنعت، دولت، و شاخصهای عملکردی در حوزه اتحادیه اروپا مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی، تحلیلی است. گردآوری دادهها مبتنی بر پژوهشهای منتشر شده و کتابخانهای است، که در آن رویکردها و سیاستها در سایر مؤسسههای پژوهشی، صنایع و دانشگاهها مقایسه شده است. شاخصهای به کار گرفته شده، رویکردهای نوآوری و انواع آنها تجزیهوتحلیل و به صورت دستهبندی جدیدی ساختاردهی شده است. در نهایت، در بخش تحلیل نتایج، جمعبندی جدید سیاستی در چهار رویکرد، دولتمحور، صنعتمحور، نوآورانه و آیندهنگر ارائه شده است و سپس، مقایسه تحلیلی برای سازمانهای پژوهشی کشور ارائه شده است
سازمانهای پژوهش و فناوری
صنعت
نوآوری
استراتژی
2020
02
20
101
116
https://rahyaft.nrisp.ac.ir/article_13801_586eb4aa1698b845bd6fb6f39ccc09b4.pdf