نقش دولتها در توسعه فناوری

نویسنده

-

چکیده

مهم‌ترین مسئله‌ای که کشورهای در حال توسعه با آن مواجهند، به گردش درآوردن چرخ توسعه است. از طرفی توسعه مستمر یا به اصطلاح «توسعه پایدار»، تنها زمانی امکان‌پذیر است که توأم با پیشرفت مداوم علم و فناوری بوده و به وسیله آنها تقویت شود. به رغم این واقعیت، اغلب کشورهای در حال توسعه از فقدان سیاست‌های بخش علم و فناوری فقدان تشکیلات سازمانی قوی و نارسایی نظام‌های تحقیق و توسعه و نیروی انسانی متخصص، جریان کند اطلاعات و به طور کلی ضعف بنیه علم و فناوری، رنج می‌برند. از طرفی، توسعه فناوری، امری نیست که خود به خود اتفاق بیفتد. بلکه فرآیندی طولانی، پیچیده، دشوار و پرهزینه است و نیاز به یک اقدام ملی واقع‌بینانه دارد. در واقع توسعه فناوری مسئولیت همه بخش‌ها را اعم از دولت، بخش خصوصی، مجامع علمی، آموزشی، تحقیقاتی وجامعه (مردم) به مثابه یک کلیت بر عهده دارد. اما، آنچه که از همه مهم‌تر است وجود تعهد عملی در رهبران سیاسی نسبت به توسعه فناوری است. این تعهد باید در بالاترین سطح، یعنی مدیریت سیاسی جامعه به وجود آید تا سازمان‌ها و نهادهای دیگر در امر توسعۀ فناوری نیز بتوانند وظایف خود را به درستی انجام دهند. در غیر این صورت، نیروها و امکانات خود را در فعالیت‌های پراکنده به هدر خواهند داد. بنابراین در عین حالی که دولت‌های کشورهای در حال توسعه به لحاظ محدودیت منابع ناچار به مداخله هستند، اگر این مداخله توأم با تعهد قوی و در سطوح عالی سیاسی و همچنین ایجاد زمینه‌های مشارکت بخش‌های مختلف و به ویژه مردم باشد مؤثرتر و کارآتر خواهد بود.