چین از اواخر سال 1978 فعالانه برای وارد کردن فناوری از خارج تلاش کرده است. دولت این کشور با پی بردن به نقش و اهمیت فناوری در توسعه اقتصادی، مصمم گردید که شکاف تکنولوژیک بین این کشور و کشورهای پیشرفته را از میان بردارد. سرمایهگذاری مستقیم خارجی در سالهای اخیر نقش عمدهای در زمینۀ ورود فناوری به چین بازی کرده است. چین از سرمایهگذاری خارجی برای بازارهای داخلی وخارجی استقبال کرده است. سیاستهای گوناگونی از قبیل: معافیتهای مالیاتی، نرخهای نازل برای استفاده از زمین، انعطافپذیری نیروی کار و... را اتخاذ و در دسترس سرمایهگذاران خارجی قرار داده است. برای درونی نمودن فناوری وارداتی در چین تلاش گستردهای صورت میگیرد. انتخاب فناوری وارداتی در چین تلاش گستردهای صورت میگیرد. انتخاب فناوری وارداتی باید با نیازهای چین متناسب باشد و موجب تقویت ظرفیتهای درونی کشور شود. مطالعات ارزیابی و امکانسنجی، باید تا جای ممکن قبل از شروع روند واردات فناوری صورت گیرد. دولت تلاش مینماید همواره فهرتسی از اولویتهای خود را برای ورود فناوری اعلام کند و مدیریت کلان دقیقی در این عرصه اعمال نماید تا از واردات فناوریهای تکراری و نامناسب جلوگیری شود. همچنین دولت وظیفه خود میداند قوانین و مقررات لازم را در راستای تضمین حمایت مالی مناسب برای جذب فناوری وارداتی و مشارکت کامل واحدهای تحقیق و توسعه درتمام مراحل معرفی فناوری وارداتی و جذب و اصلاح آن اتخاذ نماید. یکی از موفقیتهای اساسی چینیها ایجاد یک سیستم قوی علوم و فناوری بوده است که به کمک آن توانستهاند هم نیروی انسانی متخصص را افزایش دهند و هم با گسترش تحقیقات داخلی زمینههای لازم را برای جذب و اصلاح فناوری وارداتی فراهم کنند. موفقیت دیگر چین دستیابی این کشور به فناوری پیشرفته به منظور تقویت مبانی فناوری و تقویت فرآیند توسعه صنعتی کشور بوده است که دلایل نیل به این موفقیت، چرخش کامل اقتصاد کشور به سوی برونگرایی و میدان دادن به فعالیت بخش خصوصی و سرمایه خارجی و استفاده از روشهای مختلف انتقال فناوری بوده است که دو روش سرمایهگذاری مشترک و سرمایهگذاری مستقیم خارجی از عمدهترین آنها محسوب میشوند.