در محیطهای پیچیده و پویای امروزی، سازمانها درصدد کسب مزیت رقابتی پایدار هستند. این موضوع سازمانها را فراخوانده تا به جای رویای دایناسور شدن به ققنوس بیندیشند و همانند او به طور مستمر خود را بازآفرینی کنند. این مقاله ظهور و رشد تئوریهای مدیریت دانش، سازمان یادگیرینده و محدودیتهای آنها و ضرورت دانشآفرینی سازمانی را مورد بحث قرار میدهد که میتواند راهنمای مدیران برای بازآفرینی سازمان باشد.