این مقاله به مرور و تحلیل مدلهای ارائه شده در ادبیات برای تدوین نقشه راه فناوری در سطوح مختلف از جمله (فرا ملی، ملی، صنعت، بنگاه و ...) می پردازد. امروزه فناوری نقشی اساسی در رقابتپذیری بنگاهها ایفا میکند، بنابراین میباید بر اساس یک نگاه استراتژیک مدیریت شود. یکی از اهداف اصلی در مدیریت استراتژیک فناوری در سطح یک سازمان، به کارگیری فناوریهای مختلف به گونهای است که تولید ارزش در آن سازمان بیشینه شود. در این راستا، مدیران فناوری به ابزاری نیاز دارند تا از این موضوع اطمینان حاصل کنند. در این راستا نقشه راه فناوری، ابزاری قوی برای پشتیبانی از برنامهریزی راهبردی کسب و کار، محصول و فناوری است که اطلاعات، فرایند و ابزار لازم برای تولید آنها را فراهم میکند. مدلها و چهارچوبهای مختلفی در زمینه تدوین نقشه راه تکنولوژی ارائه شدهاند، اما این مدلها و چهارچوبها دارای ویژگیها و پیشفرضهایی هستند که امکان استفاده از آنها را در شرایط مختلف، محدود میکند. در این مقاله مدلها و چهارچوبهای مختلف پس از تشریح ماهیت و ویژگیشان، بر اساس یک رویکرد نظری مورد ارزیابی و مقایسه قرار میگیرند. پس از مقایسه این روشها از سه منظر محتوا، فرآیند و زمینه، نقات قوت و ضعف آنها مورد بررسی قرار میگیرند. نتیجه این بررسی و ارزیابی، ارائه یک دستهبندی از مدلها است که به بنگاهها کمک میکند، بر اساس اهداف و شرایط خود، مدل مناسب تدوین نقشه راه فناوری را انتخاب کنند.